Print this page

اقلیما(1385)

کارگردان : محمدمهدی عسگرپور
نویسنده : محمدرضا گوهری
تهیه‌کننده: ناصر عنصری

بازیگران:

حسین یاری
پانته آ بهرام
احمد مهران فر
هنگامه قاضیانی

موسیقی: محمدرضا علیقلی
فیلم‌برداری: مرتضی پورصمدی
تدوین: بهرام دهقان

خلاصه داستان: زندگي مرفه و آرام سارا و عماد، با بستري شدن عماد در بيمارستان به علت ناراحتي قلبي ـ از آرامش و سكون خارج مي شود. از يك سو دغدغه بيماري عماد و از سوي ديگر اتفاقات عجيب و غريبي كه در بيمارستان و به ويژه در خانه براي سارا مي افتد، آرامش روحي و رواني سارا را به هم مي ريزد. در اين ميان سارا حس مي كند علاوه بر موجود غريبي كه زندگي و آرامش او را دگرگون كرده، موجود ديگري در درونش در حال شكل گيري است.


بخشی از متن فیلمنامه
 
19- داخلی – اتاق (بيمارستان)-روز
عماد اکنون به اتاق خصوصی منتقل شده است و بر روی تخت دراز کشيده و آبميوه می خورد.بر روی ميز کوچک کنار تخت يک نوت بوک قرار دارد که با رشته سيمی به موبايل متصل است .نوت بوک به گونه ای قرار گرفته تا عماد بتواند صفحه را که تغييرات سهام در بورس را نشان می دهد ببيند.توران در کنار او نشسته است و همانطور که حرف می زند از کيف اش تعدادی عکس خارج می کند.کاملاً خوشحال و سرزنده به نظر می رسد.
توران:بيا....تا سرت خلوته و ملاقاتی ها نيامدن يک نگاهی هم به اينها بنداز!
عماد به ديدن عکسها علاقه نشان داده و آنها را از توران می گيرد.
عماد:چاپشون کردی!
توران:ولي قبول نيست...اين ماه عسل با پنج ماه تأخير هرچي شيريني داشت ، آخرش بهمون زهر شد!
عماد همانطور که به عکس ها می نگرد و يکی از آنها را به طرف توران می گيرد.
عماد:باز هم مي ريم.....دختر هلنديه كه فارسي هم بلد بود!
عکسی از عماد و توران در يکی از نقاط ديدنی دهلی به همراه يك دختر توريست هلندي
توران:تو که باهاش انگليسی صحبت می کردی!
عماد که متوجه عکس هاست.
عماد:دعوتش کردم بياد ايران!
توران: چشم من روشن!
عماد: خوب آن هم مارو دعوت کرد!
توران لبخندی می زند.عکس ها عماد و توران را در گوشه کنار دهلی نشان می دهد.عكسي آنها را درون لابي هتل نشان مي دهد.عماد عكس را به طرف توران مي گيرد.
عماد:اين هم روز آخر تو هتل!....قبل از اينکه تو آسانسور از حال برم!
توران:چه روز بدی هم بود!
برای لحظه ای هر دو به عکس می نگرند و به آن روز فکر می کنند.توران رو به عماد
توران:يعنی تو واقعاً نمی دونستی نارسايی دريچه داری؟!
عماد:نه...ازکجابايدمی‌دونستم...نديدی دکتر چي گفت...ده درصد آنهايی که اين مشکل رو دارن قبل از اينکه بفهمن چی به چيه کارشون تمومه!
و مجدداً به عکس ها می نگرد.توران آهی از سر رضايت و اينکه شوهرش را سالم در کنار خود دارد ، می کشد و نگاهش بر روی ملافه تخت ثابت می ماند.پس از لحظه ای چيزی توجه اش را جلب می کند.تار موی بسيار بلند و بلوند بر روی ملافه قرار دارد.توران تار مو را با دست چپ برمی دارد.

فیلم نهایی حاصل از فیلمنامه فوق

Media